آریاآریا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

نوشته های من برای زندگی

بازیهای روزهای زمستانی در منزل - شماره یک

1392/10/30 11:36
نویسنده : بیقرار
1,678 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا 

یه سلااااام و درود مخصوص می فرستم به همه مادرهای خانه داری که همیشه توی خونه هستند و مشغول رسیدگی به بچه ها ، یه سلام و درود مخصوص می فرستم برای اون دسته از مادرانی که دور از خانواده و در غربت ، خانه دار هستند و بدون اینکه بتونن رفت و آمد خاصی داشته باشن به تنهایی هر روز باید بچه شون رو سرگرم کنن

می دونم که چقدر تنهایی سخته ، اینکه آدم توی غربت حوصله اش سر بره و دلش برای یه مهمونی و رفت و آمد لک زده باشه ولی دستش به جایی بند نباشه و تازه یکه بچه هم داشته باشه که نیاز داره مدام باهاش بازی کنه و مادر به تنهایی نقش خاله و عمه و عمو و دایی و دختر خاله و پسر خاله و .... ایفا کنه

خودش به تنهایی جواب گوی همه نیازهاش باشه

یک خدا قوت بزرگ می گم به این مادرهای عزیز که دو تاشون از دوستان خوب من هستند ، وفا و سمیه

از این نظر می گم که بچه توی سن آریا ( پیش از دبستان  ) به شدت نیاز داره ساعاتی رو بیرون از خونه بگذرونه ، هر روز و هر روز و این مسئله به شدت می تونه توی شادابی روحیه اش تاثیر بذاره ، اصلا همینکه چند ساعتی از خونه خودش فاصله گرفته باعث میشه خونه اش برای خسته کننده نشه

آریای ما ، با تنظیم خوابی که براش در نظر گرفتیم تنها 3 ساعت بیداری داره در منزل مادر بزرگش ولی همین سه ساعتی که خونه اونهاست خیلی از نیازها رو برطرف میکنه و وقتی میاد خونه تازه انرژی پیدا کرده برای بازی  

اون دسته از مادران خانه داری که در غربت نیستند به راحتی این نیاز رو با سر زدن به خانواده های دو طرف برطرف می کنند ، یا حتی خانم های شاغلی که در غربت هستند به واسطه اینکه فرزندشون به مهد می ره باز این نیاز بچه برطرف میشه 

من می دونم اینکه هر روز توی خونه به دور از ارتباط با فامیل و دوستان باشی و هر روز بخوای بچه رو سرگرم کنی و قید همه نیازهای روحی خودت رو بزنی خیلی سخته ، بهشون خدا قوت می گم

البته معضل اصلی اینه که عده ی زیادی از بچه های این دوره و زمونه  از نعمت خواهر و برادر محروم هستند خیال باطل

اول به رسم یادبود و دوم با این منظور که شاید یکی از بازیهای ما بتونه ساعتی یا حتی دقایقی کمک به سرگرم کردن بچه ها در منزل کرده باشه می خوام بازیهایی که این روزهای زمستونی باهاش خودمون رو توی خونه سرگرم می کنیم رو بذارم

بازی ها خیلی هاشون تکراری اند و ما در واقع بیشترین لذت رو از همین بازی های تکراری می بریم نیشخند

1- ما این روزها نقطه بازی می کنیم ، به نظرم به تقویت تمرکز و دقتشون کمک می کنه، برای آریا این بازی خیلی دوست داشتنیه

 

2- توی سفر اخیری که به مشهد داشتیم ، آریا از مهمان دارها یه بازی کارتی هدیه گرفت ، ما بوسیله این کارتها همون بازی قدیمی که چند تا شی رو می ذاریم و بعد از بچه میخوایم که چشمهاش رو ببنده و ما یکی از اون شی ها رو  بر می داریم و بعد بچه باید چشم هاش رو باز کنه و حدس بزنه که کدوم رو برداشتیم ، حالا همین بازی با این کارتها صورت می گیره ، بعلاوه یه بازی جمله سازی و یا داستان سازی

 

 

می تونیم بین سه تا 5 کارت رو برای بچه های همسن آریا بگذاریم و بعد که خوب کارتها رو دید یکی رو برداریم و اون باید حدس بزنه کدومش نیست ، به تقویت حافظه شون خیلی کمک می کنه و اینکه سعی کنن توی ذهنشون بسپارن

من خودم بازی دیگه ای که با این کارتها انجام می دم اینه که داستان کوتاه می سازم براش: مثلا ، این دختره کفشهاش رو می پوشه ، چمدونش رو برمی داره و می ره سوار هواپیما می شه که بره سفر

یا اون پسره : مسواک می زنه ، لباس می پوشه و با ماشین می ره بیرون

دوستان گل من می تونن با هر جور کارتی که توی خونه دارن این بازی رو انجام بدن ، چه کارتهای دید آموز و چه کارتهای بن بن بن ( من ندارم بن بن بن )

3- هر چند وقت یک بار دویاره می ریم سراغ بازی جدا سازی بر حسب رنگ و یا شکل هندسی و یا بازی نخ کردنی

 

4- یه بازی خیلی وقت پیش گرفته بودم که خیلی ازش استفاده نکردیم اما این روزها اومده تو بساطمون

اسمش بازی رنگ چینه و توی همه محصولات فکری ها هست ، دو تا تاس داره که روی یکی رنگ و روی یکی اشکال هندسی هست و ابتدا بچه  و یا مادر دو تا تاس رو می اندازه و هر شکلی همراه با هر رنگی که اومد باید بین شکلها اون رو جدا کنه

مثلا ذوذنقه قرمز

 

 5- دو تا خط کش براش گرفتم که جنس نرمی داره و اصطلاحاً بهش ژله ای میگن ، گاهی آریا با این شکل ها رو می کشه و سرگرم میشه 

 

6- معلم بازی یا مدرسه بازی ، یه صندلی کوچولو و یک عدد فرزند کوچولو و یه سری کتابچه های معمایی که توش سوالهای مناسب سن بچه  هست ، لازم داره 

صندلی رو می ذارم وسط اتاق و تا زمانی که من می گم بدو ، بدو باید دور صندلی بدوه و به محض اینکه گفتم stop باید بایسته و به محض اینکه گفتم بشین باید بشینه ، در هر باری که روی صندلی میشینه من به عنوان معلم یک سوال ازش می پرسم

من یه سری مجموعه معماها دارم به نام ذهن پویا که چندی قبل یکی از دوستام برام از تهران فرستاد دوستان تهرانی فکر می کنم راحت بتونن پیدا کنن ولی اگر نبود مجموعه معماهای انگشتی هم به درد می خوره ، اسم این بازی های معمایی رو توی نت سرچ کنید فروشگاه های اینترنتیش رو می تونین ببینین

آریا بسیار به این بازی و خصوصا قسمتی که باید ازش سوالی بپرسم علاقه داره

سوالها بسیار به جا و جذاب هستند و به تمرکز و دقت و فکر کردن بچه کمک می کنه، من گاهی که احساس کنم امروز آریا تحرک خوبی نداشته این بازی رو انجام می دم 

 

 

7- بازی فروشندگی ، معمولا یه سری اشیاء یا اسباب بازی رو روی زمین می چینیم و آریا و یا من میشه فروشنده و اون یکی میاد می خره ، پول هایی که رد و بدل میشه گاها تخیلی هستند ، البته من به یاد بچگی یه سری سکه رو زیر کاغذ گذاشتم و رنگ کردم و جدا کردم و به عنوان سکه ازشون استفاده می کنیم ، البته آریا هم در در اوردن سکه روی کاغذ کمک می کنه و دوست داره 

8- با اجازه از محضر خداوند باری تعالی و با کلی شرمندگی ، گاهی هم که فرزندمان شدیدا بهانه خاک بازی با لودر و کامیون به سرش می زنه و به خاطر سرما اجازه نداره بره تو حیاط از این گندم ها استفاده می کنیم ، هر چند که عواقب زیادی داره و معمولا در خلال بازی همه جای خونه پخشش می کنه ، اما چه میشه کرد باید یه جوری سرگرم بشه دیگه ، این گندم ها رو بارها و بارها استفاده کرده و من بعد از اتمام بازیش اونها رو دوباره دونه دونه جمع می کنم برای دفعه بعدی

 

9- خمیر بازی همچنان پای ثابت بازی هر روزه ماست ، البته نیاز هست که هر بار یه خلاقیت و تازگی کوچولو به همین بازی خمیر بازی داد

آریا به میخ و چکش خیلی علاقه داره و من می ترسم در اختیارش قرار بدم ، گاهی مداد کوچولو بهش میدم و اون با یه وسیله اونها رو توی گوله های خمیر می کوبه، و یا مثلا استفاده از ماشین معمولا برقراره توی خمیر بازیش ، اینکه جای چرخها رو توی خمیر ها در بیاره و کارهای دیگه  

گاهی هم براش چیزهایی درست می کنم و ایشون بعد از کمی ذوق نسبت به انحدام اونها اقدام میکنه نیشخند  ، خدایی کلی مخ گذاشتم تا تونستم این رو درست کنم بعد ایشون می افتن به جونش خیال باطل

 

 

10 - پسرک ما کماکان به نقاشی با رنگ انگشتی و ماژیک بیشتر علاقه داره و کمتر سمت مداد رنگی میره ، توی این روزهای زمستونی که اسیر خونه ایم ، این بازی رو هم بیشتر انجام میده

 

 

 

11- همچنان به آواز خوندن علاقه نشون میده و معمولا هم سرود ای ایران ای مرز پر گوهر رو همراه با اجرای موسیقی می خونه نیشخند 

 

 

12- معمولا تو کارهایی که ازش بربیاد از کمکش استفاده می کنم ، بخش خوبی از سرگرم شدنش با همین کارهای خونه است

 

 

13- گاهی هم مفهوم اعداد رو کار می کنیم به شیوه های مختلف در زمانیکه خودش مایل باشه


شماره دو رو تو پست این پائین ببینید لطفا  چشمک

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان محمدمهدی
30 دی 92 8:29
خدا قوت مریم بانو آدم از این نوع مادری ها لذت میبره، خدا شمارو برای گل پسر حفظ کنه
بیقرار
پاسخ
سلام ممنونم عزیزم شما لطف داری به من
وفا
30 دی 92 9:20
به به مثل همیشه عالی و آموزنده .. حتما بازی بگرد و پیدا کن رو هم امتحان کنید توی وبلاگ پارسا توضیح دادم
بیقرار
پاسخ
سلااااااااام - ممنونم که سر زدی اصلا شما منت بر چشمان ما گذاشتی بله اون بازی رو هم انجام دادیم خیلی لذت بخشه مرسیییییی البته پارسای شما خودش یه پروفسوره نیاز به این کارای ما نداره والله
مریم مامان محمد رضا
30 دی 92 11:37
به به لذت بردم از مادر گرامی که با حوصله این بازیها روو انجام میده. ممنون بابت نوشتن این بازیها من چندتایی رو با محمد بازی کردم ولی بسیار پست مناسب و اموزنده ای بود. این کتابها رو هم حتما سفارش بدم خیلی دنبالشون می گشتم اما نمی دونستم کجان. دوست خوبم بازم ممنون
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم ، امیدوارم کمکی هر چند ناچیز کرده باشم قابل شما رو نداشت
مامان روشا
30 دی 92 11:41
سلام مامان خلاق و با حوصله آفرین همش عالی بود چقدر این پسرت ماه شده مریم واقعا عاشق قیافه اش هستم یه اسپند بنداز رو آتیش براش کلی لذت بردم و ایده بای گرفتم اما از اون خاک بازی اصلا نمی تونم استفاده کنم نه نه اصلا
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم نفرمائید شما استاد مایی قابل نداشت چشم اسپند هم می اندازیم در آتش خدا حافظ و نگهدار تک تک بچه ها باشه توی هر خونه ای بچه ای هست به حق حضرت فاطمه سلامت باشه بزرگترین و همیشگی ترین آرزوی من سلامتی کودکانه اینقدر که عذاب می کشم وقتی کودکی رو بیمار می بینم
نرگس مامان طاها و تاراQ..
30 دی 92 22:01
اینارو که خوندم کلی حسرت خوردم،آریا عجب بچه ماهیه،یعنی من حتی نمی تونم تصور کنم یه روزی از روزا طاها اینطوری یه جا بشینه و مثلا نقطه بازی کنیم،حتی گفتنشم بهم شوک میدهاین
بیقرار
پاسخ
سلام نرگسی حسرت چرا ؟ شما نیازی به انجام این کارا نداری، ما تک فرزندا هی باید یه راهی برای سرگرم کردن بچه تو خونه پیدا کنیم شما دیگه راحتی ، طاها و تارا با هم بازی میکنند
عقیق
1 بهمن 92 19:27
آفرین به این مامان خلاق و با حوصله
بیقرار
پاسخ
فدای شما خواهش می کنم - البته خلاقیت خاصی توشون نمی بینم
مامان آوینا
2 بهمن 92 10:11
خیلیییییییییییییییییییییی جالب بود مخصوصا خاک بازی!!!!!!
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم قابل شما رو نداشت
محبوبه
5 بهمن 92 21:00
احسنت مریم جان ماشالله به آریای گل و با هوش بساط سرگرمی هاتون همیشه پا برجا
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم ممنونم - همچنین بساط بازی های شما
شهره مامان مینو
6 بهمن 92 9:27
مرسییییییییییییییییییییییییی تو معرکه ای...قربون ظرف شستنش بشم من فقط یادت باشه زیادی از بچمون کار بگیری میرم به جرم کودک ازاری ازت شکایت میکنم ها حالا خود دانی
بیقرار
پاسخ
تازه کجاش رو دیدی ؟ خونه بابام بیل و تیشه می دم دستش باغچه رو مرتب کنه یعنی کارگری می کشیم ازش
مامان بردیا
6 بهمن 92 19:35
افرین عالی بود بابا مریم جان اینهمه انرژ ی رو از کجا میری خسته نباشی خوشبحال اریا ممنون از یاد اوریت مفید بود
بیقرار
پاسخ
سلام ممنونم - وقتی آدم یک هدف مشخصی داشته باشه قطعا براش تلاش می کنه و این طبیعیه که بدون تلاش خستگی ناپذیر نمیتونه به اون خواسته اش برسه امیدوارم همه با عنایت و لطف و یاری خدا به هدفهاشون برسن
زهرا مامي پريناز
7 بهمن 92 12:48
به به آفرين عالي بود.كلي ايده گرفتم.ايول مامان مريم با حوصله
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم - خوشحالم که کمکی به شما کرد
ستارگان آسمان من
23 فروردین 93 3:20
به به چه گل پسری
بیقرار
پاسخ
مرسیییییییی