آریاآریا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

نوشته های من برای زندگی

فخــر فــروشی

1392/11/18 0:08
نویسنده : بیقرار
9,390 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

( این یک پست طولانیه ، به غیر از اون قسمتهایی که از خودم نوشتم ، مابقیشون اینقدر با ارزش هستند که توصیه می کنم اگر الان حوصله یا وقت ندارید نخونید و هر وقت وقت و حوصله داشتید بخونید چون به هر حال یکی از مضامین اسراف می تونه اسراف در وقتی باشه که پای خوندن همراه با بی حوصلگی و بی دقتی مطلبی میذاریم )

 بیشتر آدمها از هر نوع و قشری که هستند ( با ایمان - کم ایمان - بی ایمان)- ( با کلاس - بی کلاس ) -( پولدار - بی پول ) -( تحصیل کرده - کم سواد - بی سواد ) -( شهر نشین - روستا نشین) - ( با فرهنگ - کم فرهنگ - بی فرهنگ ) هر کسی در جایگاه بلند و وسیع یا کم و کوتاه خودش به یه نوعی حتی شده زیر زیرکی و توی دلش، دچار فخر فروشی هست

یکی با ماشینش- یکی با خونه اش - یکی با فرزند خوبش - یکی با همسر خوبش - یکی به خاطر فهم بیشترش در بعضی مسائل - حتی یکی با دو تا فرزند داشتنش یا بر عکس با یکی فرزند داشتنش-  یکی به خاطر موقعیت اجتماعی و شغلی خودش یا همسرش یا پدرش یا مادرش - یکی با کیف و کفش و مانتوش - یکی با موتورش - یکی با مدرک تحصیلیش - یکی با مامان خوب بودنش یا بابای خوب بودنش - یکی با پولداریش - یکی با ایمان بودنش به خیال خودش - یکی با تعداد سرویس چینی ها و ظروف آشپرخونه ای که توی بوفه اش ردیف کرده - یکی با صورت زیباش - یکی با قد بلندش - یکی با ورزشکار بودنشو .... الی آخر

یعنی حتی اگر ابراز هم نکنه انگاری ناخودآگاه پیش خودش این فخر فروشی رو داره و البته یه سری هم که کلاً راحت نشون میدن این حس فخر فروشی رو

راست می گن که : ما آدمها کلاً جانواریی هستیم که فقط خدا ما رو میشناسه !

حالا اگر یه کمی ها ، یه کمی حواسمون به خودمون باشه به جز اون خدا ، خودمون هم کم کم پی میبریم که کجاها و به کیا فخر فروشی کردیم و باز پی میبریم که : جل الخالق عجـــــــــــــــــب جونوری هستم مـــــن  !!!

هرچی مراتب یک آدم در داشته ها چه مادی و غیر مادی بالاتر میره ، بیشتر در خطر ابتلا به این مرض هست و بدبخترین بین این جماعت فخر فروش کسیه که همون داشته های اندک مادی یا غیر مادی رو هم نداره ولی باز دچار غرور و فخر فروشیه و اونجاست که باید به خدا پناه برد !!!

خودم به شخصه هر بار احساس کردم جایی بابت چیزی فخر فروختم، حالم از خودم به هم خورده سبز

از همه بدتر اینکه متأسفانه فخر فروشی هم مثل خیلی رزائل اخلاقی دیگه هم ارثی و هم اکتسابی با رفتارهامون به بچه ها منتقل میشه

افرادی که کم و یا بیش دچار مرض فخر فروشی هستند رو اگر ریشه یابی کنیم همه به دوران کودکی اونها بر می گرده و شکل و سبک رفتار پدر و مادر در زندگی

توی ادبیاتمون و همچنین توی قران و توی روایات خیلی صحبتها در همین باب شنیدیم و یا خوندیم

مثل :

افتادگی آموز اگر طالب فیضی

درخت هرچه پر بارتره ، افتاده تر میشه

امام علی(ع) :حماقتی بزرگتر از فخرفروشی نیست.

امام علی (ع) : تعجب می‌کنم از آدم، اولش یک نطفه است و آخرش هم مرداری که باید زود دفن شود، وسطش هم ظرفی برای مواد زاید و مدفوع، آن وقت انسان تکبر می‌کند

 

 

و طبق گفته اساتید : انسان متواضع به این بینش می‌رسد که در جهان کسی هست که همه خوبی‌ها برای او است، در قدرت، بخشندگی، زیبایی، توانایی، علم و آگاهی از همه بالاتر است، من چه سهمی از او دارم که بخواهم در برابر دیگران از خودم علو و بزرگی نشان دهم، در حدیث آمده «لباس کبریایی مال خداوند است و هر کس بخواهد بپوشد خوار می‌شود» این مفهوم سبب می‌شود، انسان به این نتیجه برسد که خداوند عظمت مطلق است و چیزهایی که ما در زندگی به دست آورده‌ایم از عنایات خداوند است، این زیبایی، قدرت و ثروت از آن خداوند است و این فکر و بینش باعث می‌شود انسان فروتن و متواضع باشد و این فروتنی ریشه دار است.

و مطلب خوب دیگه ای که در این باره خوندم :

 - به خودپسندى برزمین راه مرو،که زمین را نخواهى شکافت و به بلندى کوه‏ها نخواهى رسید. (آیه ۳۷سوره الاسراء )

- اگر عظمت پروردگار عالم و این که هر چه هست از اوست روشن شود دیگر جایی برای غرور و عُجب باقی نمی ماند ؛ چون می فهمد که اگر علمی و دانشی دارد از اوست و ابزار درک و فهم آن علم را خدا داده است و اگر قدرتی دارد از اوست و اگر عبادت و نیایشی می کند آن هم به توفیق اوست

- یکی از عوامل اصلی تفاخر و تکاثر و فخر فروشی همان جهل و نادانی نسبت به پاداش و کیفر الهی و عدم ایمان به معاد است. از این گذشته جهل انسان به ضعف ها و آسیب پذیری هایش، به آغاز پیدایش و سرانجامش، از عوامل دیگر این کبر و غرور و تفاخر است، به همین دلیل قرآن مجید برای درهم شکستن این تفاخر و تکاثر سرگذشت اقوام پیشین را در آیات مختلف بازگو می کند که چگونه اقوامی با داشتن امکانات و قدرت فراوان با وسایل ساده ای نابوده شده اند

- بچه ها رفتار درست را با تماشاکردن و تقلید از شما می آموزند بنابراین به واکنش خود در برابر موفقیت ها دقت کنید. در مقابل بچه ها دیگران را سرکوب و یا آنها را مسخره نکنید و یا در مورد موفقیت هایتان غلو نکنید.والدین باید به کودکان نشان دهند می شود بدون فخرفروختن یا جریحه دار کردن احساسات دیگران احساس خوبی از خود داشت

-  یک لبخند کمتر از هزینه برق است ولی خیلی بیشتر از آن روشنایی می بخشد

 

 

در ادامه مطلب ، به گوشه ای از رفتارهایی که پدر و مادر بهتره داشته باشن تا بچه دچار فخر فروشی نشه اشاره شده است

 

فخر فروشی عارضه ای است که متاسفانه انسان از کودکی به ارث می برد و این مهم زمانی اتفاق می افتد که پدر و مادر بخاطر ندانم کاری های خود و مقایسه قرار دادن کودک خود با دیگر کودکان هم سن و سال اوعارض می شود. دوران کودکی، دورانی است که در آن بسیاری از عادات شکل می گیرند. فخرفروشی از جمله عادات منفی است که می تواند از دوران کودکی شروع شده و به بزرگسالی سرایت کند. این عادت منفی می تواند روابط بین فردی کودک را دچار مشکل نماید. گاهی این عادت دراثر الگو برداری ایجاد می شود. بدین ترتیب که اطرافیان کودک و عمدتاً والدین، که مهم ترین افراد زندگی او به شمار می روند، این رفتار منفی را در روابط خود نشان می دهند و کودک از طریق مدل قراردادن آنها این رفتار را می آموزد.کودکانی که فخر فروشی می کنند می توانند از اعتماد به نفس پائینی برخوردار باشند. بدین معنی که خود را باور نداشته و از خود پنداره مثبتی برخوردار نیستند. این گونه کودکان با فخرفروشی سعی در ابراز وجود و بیان خود دارند. معمولاً این گونه کودکان در منازلی زندگی می کنند که به آنها به اندازه کافی احترام گذاشته نمی شود و احساس کفایت مندی در آنها به وجود نمی آید. فخرفروشی در کودکان به تدریج موجب انزوای اجتماعی در آنان می شود. وقتی اطرافیان کودک از وی دوری می کنند احساس منفی بودن در کودک بیشتر ایجاد می شود و ممکن است رفتار فخرفروشی خود را بیشتر کند. در واقع این کودکان در سیکل منفی قرار می گیرند که ناچار به ادامه رفتار منفی فخرفروشی در آنها می شود. این کودکان از نظر هیجانی شکننده هستند، زیرا دائماً در اضطراب به سر می برند که نتوانند خود را بیان کنند. برای کاهش این رفتار باید الگوهای مناسبی در اختیار آنان قرار داد، تأثیر منفی رفتارشان را بر دیگران به آنها یادآوری کرد و سعی در افزایش اعتماد به نفس آنان داشته باشیم. آنها از فخرفروشی و پزدادن به عنوان روشی برای پی بردن به این که کارشان یا موفقیتشان چه ارزش گذاری مثبتی از سوی والدینشان یا دیگر بزرگسالان می شود استفاده می کنند.
در مورد کودکانی که ناگهان خودشیفته و یا فخرفروش می شوند، باید علت را در تغییرو تحولات محیط ویا اطرافیانش یافت. در این گونه مواقع بهتر است وضعیت پیش آمده را با دقت بیشتر پدر ومادر بررسی کنند.بچه ها رفتار درست را با تماشاکردن و تقلید از شما می آموزند بنابراین به واکنش خود در برابر موفقیت ها دقت کنید. در مقابل بچه ها دیگران را سرکوب و یا آنها را مسخره نکنید و یا در مورد موفقیت هایتان غلو نکنید.والدین باید به کودکان نشان دهند می شود بدون فخرفروختن یا جریحه دار کردن احساسات دیگران احساس خوبی از خود داشت. همچنین پدر ومادر می باست کودکان را درست تشویق کنند،اگرچه خوب است کودکان را به خاطر دستیابی به موفقیتی که هم سن و سالان او نداشته اند تشویق کنند اما سعی کنند این تشویق را معطوف تلاش، زحمت او کنند.
بایست بیاموزد احساسات دیگران را محترم بشمارد، اگر شنیدید کودکتان به دوستش گفت: «نمی توانی آن را انجام دهی اما من می توانم. صبر کنید تا دوستش برود و سپس به او بگویید: «خیلی خوب است که تو می توانی آنقدر خوب با توپ بازی کنی اما اگر او دائم به تو می گفت خیلی بهتر از تو بازی می کند چه احساسی پیدا می کردی سپس گزینه ای در اختیار او قرار دهید و به عنوان مثال به او بگویید: « دفعه بعد که دوست داشتی بگویی چقدر خوب بازی کردی به مامان و بابا بگو. ما همیشه دوست داریم موفقیت هایت را از زبان خودت بشنویم.»
نکته مهم تر این است که پدران و مادران بدانند تعریف کردن و تعریف شنیدن متقابل است: یک راه برای مهار افراط در «خودشیفتگی» این است که به کودکتان یاد دهید به دنبال یافتن راه هایی برای تشویق دیگران باشد.
سعی کنید در تمامی مراحل زندگی مشترک ( خانواد گی ) برای دیگران و خصوصاً فرزندانتان الگو باشید. یکی از این موارد مهمانی دادن و مهمانی رفتن است.

یکی دیگران از موارد فخر فروشی مهمانی دادن آنچنانی است.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید : هر کس به خاطر ریا و خودنمایی مهمانی بدهد.خاطر خداوند را آزرده می نماید. (عقاب الاعمال ، ص ۵۸۲)
حضرت علی علیه السلام می فرماید : هر کس سفره احسانی بچیند و مردم را به مهمانی دعوت کند و نظرش فخر فروشی و نشان دادن شکوهمندی خود باشد خداوند او را روی سیاه می گرداند.( وسائل الشیعه ،ج ۱۶،ص ۴۵۵،ح۱)

به فرزندانتان و دیگران، با رفتار شایسته خود نشان دهید چگونه بایست از مهمان پذیرایی کرد. بهتر است از ابتدا خود شما کاملا درست و زیبا عمل کنید تا دیگران و فرزندان شما ، از رفتار شما الگو بگیرند.

وظیفه صاحب خانه در مقابل مهمان:
- با روی باز از مهمانتان پذیرایی کنید و اگر برایتان مقدور است او را دعوت به غذا و هم سفرگی با خود کنید هرچند اندک باشد.
- درحضور آنها از کمبودها و مشکلات زندگی خود صحبت نکنید مگر بنا به درخواست خود مهمان.
- اگر صحبت های مهمان باب میلتان نبود، خود را ناراحت نشان ندهید و سعی کنید شنونده خوبی برای او باشید.
- هرگز سعی نکنید حرفی بزنید که باعث فخرفروشی شما یا خانواده تان در حضور مهمانتان شود.
- هنگامی که در حال پذیرایی مهمان خود هستید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید. این کار به دیگران این پیام را می دهد که شما از مصاحبت با آنها خشنود نیستید و می خواهید هر چه زودتر به این نشست پایان دهید.
- برای مهمانتان، خود را خوشحال و مسرور نشان دهید.
- در بین سخنان او حرف نزنید.
- در حضور او به خانواده خود خشم نگیرید.
- اگر قرار است مهمان شما شب را در منزلتان بماند، قبل از مهمان نخوابید.
- خاطر مهمان را غمگین و ناراحت نکنید.
- هنگام رفتن مهمانان تا دم درب منزل آنها را بدرقه کنید.

این چنین فرزند و همسرتان در می یابند که بایست مهمان را حبیب خداوند دانست و به او احترام گذاشت. از طرف دیگر معاشرت و رفت و آمد نیز دارای آداب و ارزش های خاص خود است چرا که آداب معاشرت ابزار نیرومندی است که به منظور ارتباط بهتر و مؤثرتر به کار گرفته می شود. به کار گیری این آداب در زندگی و معاشرت با دیگران، موجب هماهنگی هر چه بیشتر افراد می شود و پذیرش انسان ها را نسبت به یکدیگر بالاتر می برد.شیوه برخورد و رفتار انسان ها با هم، ثبات ارتباطی آنها را رقم می زند. بنابراین، درصورتی که همه افراد در ارتباط با هم نحوه آداب معاشرت منطقی را با هم در پیش بگیرند، بازخوردهای مناسبی به یکدیگر می دهند و در نهایت آرامش بیشتری بر روابطشان حاکم می شود.
همیشه و در همه حال سعی کنید در ارتباط خود با دیگران مراقب رفتار و حرف های خود باشید. هرگز در حضور دیگران فخر فروشی نکنید. هیچ کس از انس و هم نشینی با افراد فخرفروش خوشش نمی آید. لذا در هنگام گفتگو و معاشرتهای ، درباره مسائل مالی خود صحبت نکنید و دارایی های خود را به معرض نمایش نگذارید.و رفت و آمدهای کاری و یا خانواد گی، متاسفانه بسیاری از افراد در تلاش برای نشان دادن وسایل پر زرق و برق زندگی خود، ماشین مدل بالا و یا لباسهای رنگین و گران قیمت خود هستند. فراموش نکنید که با این کار نه تنها ارزش انسانی خود را پایین می آورید بلکه باعث ناراحتی و کدورت خاطر افراد نیازمند نیز می شوید. از بیان جملات و شوخی های رکیک و زننده اجتناب کنید، چرا که نه تنها بامزه نیستند، بلکه آقایی را از مردان و خانمی را از زنان می گیرد. لذا کلامی را که هنوز بر زبان نیاورده اید، برده شماست ولی کلامی که بر زبانتان جاری شده، شما را برده خود کرده است. در نتیجه بهتر است که اول به جمله تان فکر کنید وآن را در دهان مزه مزه کنید بعد بر زبان بیاورید، شاید تلخ مزه باشد و باعث کدورت مخاطب شود.
سعی کنید در تمامی برخود ها و ارتباط های خودتان، خوش رو باشید. اگر در هنگام ارتباط با افراد بد اخم و ترش رویی از اقوام و دوستان خود مواجه شدید، شما خوش رو باشید. یک لبخند کمتر از هزینه برق است ولی خیلی بیشتر از آن روشنایی می بخشد. فکر نکنید که ادب باید فقط در مواقع به خصوصی به کار گرفته شود. ادب همیشه و در همه حال باید همراه ما باشد. جزو افرادی نباشید که ادب را فقط در حضور چند شاهد به کار می گیرند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مرجان
17 بهمن 92 15:13
ممنون مطلب کاملی بود. اما گذشته از بحث فخر فروشی ادم چه کنه با مهمانهای وقت نشناس آزار دهنده؟!
بیقرار
پاسخ
ای جان دلم الهی فدات بشم من خودم با این مشکل بر نخوردم نه زمان مجردی و نه الان به دلایل مختلف که میام بهت میگم ولی من به نوبه خودم برای این مسئله فکر می کنم و تحقیق می کنم اما در نهایت برای اجرای راهکار همکاری همه اعضای خانواده رو می طلبه برام جالب بود که این هم می تونه به یک دغدغه و مشکل تو زندگی تبدیل بشه و در آخر جهت انبساط خاطرتون عرض می کنم که : بابا خوب حتما خیلی دوست داشتنی هستین که همه دوست دارن تند تند بیان خونتون دیگه یا اینکه خیلی مهمان نوازین راه حل بدون فکر شیطانیش اینه که دیگه خیلی خوش رو و مهمان نواز نباشین
مامان آوینا
19 بهمن 92 9:04
سلام مریم عزیزم نوشته ات به دل نشست واقعا به نکته ظریفی اشاره کردی خیلی برام مفید بود
بیقرار
پاسخ
ممنونم - خوشحالم که مفید واقع شد البته انگشت اشاره این پست اول به خودم هست که خوب حواسم رو جمع کنم
مریم مامان محمد رضا
19 بهمن 92 11:55
تذکر به جا و مفیدی بود. سپاسگذار دوست خوبم
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم
مامان روشا
19 بهمن 92 13:36
سلام دوست خوبم دست شما بابت این مطالب مهم و فوق العاده ضروری درد نکند متاسفانه خیلی ها بهش دچار هستیم خدا ما را هدایت کند
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم امیدوارم
مامان محمدمهدی
21 بهمن 92 9:29
چه خوب و عالی بود این پستت.صدرش هم حسابی آدمو سر ذوق میاورد تا بقیه شو بخونه. از بابت حدیثی هم که بابت مهمانی دادن برای فخرفروشی نوشته بودی ممنون.من نشنیده بودمش.
بیقرار
پاسخ
ممنونم - خوشحالم که مفید بود برات عزیزدلم
مامان روشا
23 بهمن 92 8:35
سلام مریمی چقدر کم پیدا شدی دلم برات تنگ شده آریا خوبه؟
بیقرار
پاسخ
سلام خوبی ؟ کم پیدا شدم ؟ خودم فکر نمی کردم
عقیق
27 بهمن 92 1:02
ممنون به خاطر مطالب مفیدت،دوست خوبم
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم خواهرم
عقیق
27 بهمن 92 1:44
مریم جان بابت لطفی که کردی،ممنون
بیقرار
پاسخ
قابلی نداشت عزیزم
فهیمه
27 بهمن 92 8:52
خیلی عالی و مفید بود مریم ...ممنون
بیقرار
پاسخ
خواهش می کنم قابلی نداشت زود باش درباره خودتون بنویس مفصل من منتظرم
فهیمه
27 بهمن 92 8:54
خیلی خوشحال شدم از دوباره دیدن نوشته هات ... و آریا گل که ماشالا و هزار ماشالا بزرگ شده... دوستون دارم دوست خوبم
بیقرار
پاسخ
منم خیلی خوشحالم که دوباره برگشتی
مادر(رادین و راستین)
28 بهمن 92 0:41
سلام مریم جون امیدوارم سلامت باشی .......... مطلب خوبی بود ........ افرین به انتخابت
بیقرار
پاسخ
سلام ممنونم خواهش می کنم عزیزم
فهیمه
28 بهمن 92 15:15
مریم ...بگم خدا چی کارت نکنه ...منو یاد اون روزامون انداختی نمیدونی مگه من تازه ترک کردم
بیقرار
پاسخ
چی رو فهیمه ؟ چی رو یادت انداختم و چی رو ترک کردی ؟
مامان روشا
3 اسفند 92 14:23
یعنی هنوز به نظرت کم پیدا نشدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیقرار
پاسخ
چرا الان دیگه اعتراف میکنم کم پیدا شدم آخه خودتم کم پیدا شدی
مامان روشا
4 اسفند 92 8:36
من اسباب کشی دارم و کلی کار سرم ریخته به جای کمک کردن رفتی قایم شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوست هم دوستان قدیم
بیقرار
پاسخ
اومدم بابا ، اومدم
محبوبه
5 اسفند 92 10:54
آپ نمی کنی یا من بروز نمی بینمت؟ چطوره قند عسلت؟
بیقرار
پاسخ
سلام - قربون شما راستش حرفم نمی اومد انشاء اله اگر خدا بخواد امروز آپ می کنم آخه پست های درب و داغون من در حد شماها نیست به خدا