آریاآریا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

نوشته های من برای زندگی

بوسه هایی برای بابا

به نام خدا سلام دوست دارم مثل روال قبل گاهی کتابهایی که پسرجانم با اون خاطره های زیبایی داره و دیگه اینکه در بیان داستانش خلاقیتی به خرج رفته باشه رو به رسم یادگار و خاطره همراه باعکس درج کنم کتاب : بوسه هایی برای بابا با موضوع ارتباط با پدر - بهانه گیری های بچه ها در هنگام خواب و آشنایی با حیوانات به صورت بسیار جذاب و خلاق این کتاب رو وقتی آریاجان دو سال داشت خریدم و هنوز هم جزو کتابهای دوست داشتنی وقت خوابش محسوب میشه و نکات خوبی رو هم ازش یاد گرفت توی این کتاب نحوه رفتار خلاقانه یک پدر در قالب یک خرس برای نزدیک کردن بچه خرس به خواب ضمن انجام همه کارهایی که باید بچه خرس تا قبل از خوابیدن انجام بده رو نشون می ده نشون می ده که ...
7 دی 1392

بی تو قفس با آسمان فرقی ندارد

بی تو قفس با آسمان فرقی ندارد بود و نبود این جهان فرقی ندارد وقتی نباشی این و آن فرقی ندارد دیگر بهارم با خزان فرقی ندارد دیگرچه فرقی می کند قحطی آب است دریا بدون تو برای من سراب است تو قول دادی آشنای هم بمانیم شانه به شانه پا به پای هم بمانیم تا دست دردست عـصای هم بمانیم تا آخرین لحظه برای هم بمانیم از روی تل دیدم سوی گودال رفتی اینقدر دست و پا زدی از حال رفتی خواهـر بمیرد که دگر یاری نداری تنها شدی و هیچ غمخواری نداری دور و برت حتی عزاداری نداری خواهر اسارت میرود کاری نداری جان برادر صبر هم اندازه دارد زینب برای چند غم اندازه دارد انگار خاک کربـلا آتش گرفته موی تمام بـچه ها آتش گرفته از تشنگی لبهای ما آتش گرفته ...
2 دی 1392

اینگونه نباش

    رسولُ اللَّه صلى الله عليه وآله وَيْلٌ للمُتَأ لِّينَ من اُمَّتي ، الَّذينَ يقولونَ : فُلانٌ في الجَنّةِ ، وفُلانٌ في النّارِ . واى بر كسانى از امّت من كه به جاى خداوند حكم میكنند ؛ همانان كه می‏گويند : فلانی بهشتى و فلان دوزخى است       ...
27 آذر 1392